در دفاعاز معذوریت مامور!

مسعود خوشابى*- در آخرین شماره هفته نامه تجارت فردا(٩٧/١/٢۶)، مصاحبه‌اى با رئیس کل بانک مرکزى جمهوری اسلامی ایران منتشر شده که حاوى نکات قابل توجهى است ازجمله این که ایشان جابجا تاکید مى کنند که:
«موفقیت سیاست‌هاى پولى و اثرگذار تنها زمانى حاصل مى شود که سیاست‌هاى مالى براى سیاست‌هاى پولى محدودیت ایجاد نکند .» یا در جاى دیگر«چیزى که بسیار ضرورى است، استقلال نهاد سیاست‌گذار پولى است.» یا «استقلال بانک مرکزى در آزادى این نهاد در سیاست‌گذارى پولى ترجمه مى‌شود.» و بالاخره رُک‌تر مى فرمایند که «مهم این است که دولت در عمل به منابع پر قدرت بانک مرکزى دست‌اندازى نکند و به بانک مرکزى به صورت قلک نگاه نکند و از منابع آن به عنوان ابزارى براى تامین کسرى بودجه استفاده نشود.»
قطعا رئیس کل بانک مرکزى جمهوری اسلامی ایران، بهتر از هرکس دیگر مى‌داند که استقلال مطلق دو نهاد تعیین کننده سیاست‌هاى مالى که از جامعیت بسیار بالایى بر خوردار است و سیاست‌هاى پولى که به نوعى زیر مجموعه آن تلقى مى‌شود در هیچ نقطه زمین اجرا نمى شود و چنانچه خود اشاره فرموده‌اند، « گفت‌و گوى همدلانه» و «تعامل صحیح» لازمه پیش بُرد این کار است.
احتیاج به کشف الرمز نیست که نامبرده با زبان بى زبانى اشعار مى فرمایند: بانک مرکزى ج.ا.ایران در واقع قربانى برنامه‌هاى بودجه‌اى است که سال به سال روى کاغذ تدوین مى‌شوند و نه اساس علمى و مدونى در تدوین آنها نقش دارند و نه از قابلیت تحقق با ضریبى علمى بر خوردار هستند و صرفا با استفاده از «منبع پر قدرت بانک مرکزى» آن هم به چشم «قلک» و ابزارى قابل دست‌اندازى ، چاله‌چوله‌هاى پرشمارش باهزار ضَرب ضربوا رفع و رجوع مى‌شود .


آیا این ابراز تازگى دارد؟ تا آن جا که ما، طى چهاردهه اقتصاد سیاسى ج.ا.ایران را رصد کرده ایم: «خیر! ابداً تازگى ندارد!»
چیزى که مطلقا از انبوه جملات رئیس کل بانک مرکزى ج . ا. ایران حتى درز پیدا نمى‌کند ، پرداختن به نیمه دوم علم «اقتصاد سیاسى» یعنى تنیدنى لا یتجزاى «سیاست» است در کلیه ابعاد و امحاء واحشاء «اقتصاد» ؛به عبارت صریح‌تر، این واقعیتى است که قریب به چهار دهه است که کشور ما در حال جنگ است، انقلاب بهمن ١٣۵٧ با «سیاست» کهنه کار روحانى به غایت سرد و گرم روزگار کشیده‌اى به پیروزى نائل شد که به نوعى براى نجات بشریت اندیشه‌هاى جهان‌شمول درسرداشت و قائل بود. امام راحل «اسلام» را تنها راه نجات بشر از منجلاب تمایلات دنیوى بشرى ارزیابى مى فرمودند و طبعاً این میراث انقلابى کماکان کارکرد خود را استمراربخشیده است.
این واقعیت را همه باید نصب العین قراردهیم که کشور ما درحال جنگ است و تا وقتى در به روى این پاشنه مى‌گردد مطابق یک اصل تاریخى-جهانى به درستى همه چیز- حداقل در ثانویت اهمیت قرار مى‌گیرد.
گله سیاست‌گذار پولى و حتى سیاست‌گذار مالى که تدوین کننده برنامه‌هاى بودجه سنواتى است، زمانى اهلیت و محلیت مناقشه دارند که موقعیت به غایت پیچیده جنگى کشورمان قابل اغماض باشد که مطلقاً چنین نیست.